zaban

ثمین داوودی

رتبه86 منطقه1 – دانشجوی پزشکـی شهیدبهشتی

« چگونه برای مطالعه کنکور، ایجاد انگیزه کنیم؟ »

1) من درس خواندن را از صبح زود آغاز میکردم اوایل بیدارشدن زودهنگام برایم سخت بود، اما از پدرم خواستم صبح ها در مسیر رفتن به محل کارش من را به کتابخانه برساند تا مجبور شوم زود بیدار شوم بعد از چند مدتسحرخیزی در من تبدیل به عادت شد. برعکس روزهایی که دیر درس خواندن را شروع میکردم حس می کردم روزم خراب شده است و بقیه روز نمی توانستم خوب درس بخوانم.زودهنگام آعاز کردن درس کمک می کند پیگیری بیشتری در درس خواندن داشته باشیم.

2) قبل از آغاز هفته ی جدید (روز جمعه) برای تک تک روزهای هفته بعد به تفکیک درس برنامه ریزی میکردم و این برنامه را جلوی میز مطالعه ام می چسباندم تا همیشه جلوی چشمم باشد و به آن ملزم باشم برعکس هفته هایی که برنامه ریزی را شنبه یا دیرتر انجام میدادم هیچ چیز خوب پیش نمی رفت.

3) بعد از انجام دادن هرکاری از برنامه ام روی آن خط میکشیدم این یک راهکار ساده است؛ اما به من حستسلط و جلوروندگی در برنامه ام را می داد. اینطوری دوست داشتم هرچه سریعتر سراغ مورد بعدی برنامه ام بروم و روی آن نیز خط بکشم!

4) ارتباطم را با 4دسته از اشخاص در سال کنکور کم رنگ کردم: افراد غیر درس خوان-افرادی که وقتم را می گرفتند و مانع درس خواندنم می شدند -اشخاصی که درسشان از من خیلی بهتر بود-افرادی که با آن ها در محیط های غیر درسی مثل آموزشگاه هنر و زبان و...آشنا شده بودم و روابط چندان محکمی نداشتیم.

5) فعالیت های غیر درسی مثل رمان خواندن،نقاشی کشیدن،ورزش حرفه ای کردن، یادگیری زبان خارجه و ...ام را تقریبا کم کردم.

6) از همان اولین آزمون کانون به خودم قول دادم تحت هر شرایطی و با هرتراز و نتیجه ای تا آخرین روز کنکور به برنامه راهبردی آزمون ها پایبند باشم و مباحث آزمون را برسانم چون برای موفقیت در کنکور چاره ی دیگری نداشتم این تعهد جلوی تنبلی ام را در روند کنکور میگرفت.